تا چند روز ديگر سال تحويل ميشود سال 87 بر بهنوش بختياري چطور گذشت؟
بختياري: خيلي خوب و لذتبخش، سال 87 يكي از مهمترين سالهاي زندگيام بوده است چرا كه در اين سال نيمه گمشدهام را پيدا كردم و با هم زندگي مشتركمان را شروع كرديم.
به شما تبريك ميگويم، با همسرتان چطور آشنا شديد؟
بختياري: همسرم محمدرضا آريان از نويسندگان آثار طنز هستند و ما در پروژههاي مختلفي با هم همكار بوديم.
از زندگي مشتركتان راضي هستيد؟
بختياري: صددرصد، محمدرضا همان كسي است كه من سالها به دنبالش بودم حضور او به من آرامش زيادي ميدهد و من را براي ادامه كار و زندگي دلگرم ميكند، 4 تيرماه تولد حضرت زهرا(س) روز خواستگاري ما بود، مراسم عقدكنانمان هم در 25 تيرماه ولادت حضرت علي(ع) خيلي ساده برگزار شد.
شما و همسرتان شرط خاصي براي ازدواج نداشتيد؟
بختياري: من و محمدرضا هر دو به دنبال آرامش بوديم و به هم قول داديم كه اين آرامش را به همديگر منتقل كنيم من نميدانم تا امروز چقدر توانستم اين آرامش را به او منتقل كنم ولي اين حس را از او دريافت كردم شايد ما از لحاظ رفتاري خيلي به هم شبيه نباشيم مثلا محمدرضا درونگرا و آرام است، من پرهيجان، شيطون و برونگرا، اما همين تضادها به زندگي ما زيبايي زيادي ميدهد.
بهنوش بختياري مدتي كمكار بود خيليها علت اين مسئله را به درگيريهاي اوليه زندگي مشترك نسبت دادند، مثلا مراسم عروسي و جهيزيه و اين جور صحبتها، همين طور است؟
بختياري: من اصلا اهل اين جور حرفها نيستم... اتفاقا برعكس تصورات موجود من، خود را خيلي درگير خريدهاي مرسوم نكردم و سعي كردم چيزهايي بخرم كه در زندگيام كارايي دارد، نه براي چشم و همچشمي بخواهم چيزي را بخرم در ضمن ما مراسم عروسي نگرفتيم و تنها به يك عقد ساده اكتفا كرديم.
پس از ازدواج چه تغييراتي از لحاظ روحي در شما به وجود آمد؟
بختياري: آرامشم بيشتر شده است و احساس هدفمندي بيشتري دارم و طعم شيرين زندگي را به خوبي احساس ميكنم از طرفي فكر ميكنم براي من ازدواج در بهترين سن و شرايط رخ داد.
ازدواج براي ادامه فعاليت، محدودتان نكرده است يعني هماهنگي بين كارهاي خانه و بيرون سخت نيست؟
بختياري: نه، به آن شكلي كه شما فكر ميكنيد الان به هيچ وجه كار در شهرستان را قبول نميكنم چون دوست ندارم مدت طولاني از خانه دور باشم، به نظر من هيچ چيز ارزش اين را ندارد كه آدم مدت طولاني از خانوادهاش دور باشد، در مورد قسمت دوم سوالتان بايد بگويم من هم سعي كردم بين كارهاي بيرون و داخل خانهام هماهنگي ايجاد كنم و تا به حال پيش نيامده كه غذايم آماده نباشد يا خانه نامرتب باشد چون به نظر من به جز نجابت براي يك زن، هيچ چيز مهمتر از كدبانو بودن نيست.
بهنوش بختياري در ميان مردم به شدت محبوب و پرطرفدار است به نظر خودت علت اين مسئله چيست؟
بختياري: اگر اين طور كه شما ميگوييد، باشد بايد بگويم از حس متقابلي كه بينمان وجود دارد، نشات ميگيرد، من به شدت آدم عاطفي هستم زندگيام روي احساس بنا شده است هر روز صبح كه از خواب بلند ميشوم به خدا ميگويم بديها را از من دور كن و كمكم كن تا بتوانم به انسانها خوبي كنم.
خود واقعيتان هم به همان شادابي است كه در كارهايتان از شما ميبينيم؟
بختياري: شادي و شيطنت جزء لاينفك زندگي آدمهاست و من هم از اين قاعده مستثنا نيستم بخشي از اين شادي و نشاط، ريشه در كودكي من دارد. من در يك خانواده آرام و عاشقپيشه بزرگ شدم و زندگي آرام و دلپذيري داشتهام و اين حس تمام وجود من را در برگرفته است و خوشبختانه من ميتوانم آن را به ديگران هم منتقل كنم.
تاثيرگذارترين فرد زندگيتان تا به امروز چه كسي بوده است؟
بختياري: بدون شك همسرم.
بيشتر شبيه مادرتان هستيد يا پدرتان؟
بختياري: من خيلي تركيبي هستم به لحاظ ظاهري شباهت بيشتري به مادرم دارم ولي به لحاظ رفتاري فكر ميكنم بيشتر شبيه پدرم هستم.
تلخترين اتفاق زندگيتان تا به امروز چه بوده است؟
بختياري: خوشبختانه در زندگيام اتفاق تلخي كه بخواهم از آن نام ببرم، نداشتم شايد خيلي وقتها دلم شكسته اما دوباره به زندگي ادامه دادم.
اهل مطالعه هستيد؟
بختياري: خيلي زياد... من هر شب زمان خواب بايد كتاب بخوانم.
تلويزيون هم تماشا ميكنيد؟
بختياري: با وجود آنكه من خيلي تلويزيوني هستم و علاقه زيادي به برنامههاي تلويزيون دارم اما اين روزها ساختار برنامههاي تلويزيون به حدي ضعيف است كه هيچ تمايلي به تماشاي آن ندارم و اميدوارم كه مسئولان به فكر بالا بردن سطح كيفي برنامهها بيفتند و آن را ارتقا دهند.
كدام هنرپيشه شما را ميتواند بخنداند؟
بختياري: درست است كه بعضي از بازيگرها به خودي خود به دليل چهره و عكسالعملهايشان باعث خنديدن تماشاگر ميشود اما مهمترين مسئله در طنز، سوژه و موقعيتهايي است كه براي يك بازيگر به وجود ميآيد من خودم هر وقت بازي چارلي چاپلين را ميبينم خندهام نميگيرد بلكه حيرت ميكنم اما از ميان بازيگران ايراني علاقه زيادي به بازي رضا شفيعيجم و جواد رضويان دارم و هر وقت كه بازي آنها را ميبينم، خود به خود خندهام ميگيرد.
در هر حال ما بازيگران طنز بسيار قدري داريم كه با وجود محدوديتها به اين خوبي ميدرخشند.
در زندگي شخصيتان فكر ميكنيد چه كسي را خيلي خوشحال كرديد؟
بختياري: پدر و مادرم.
اهل موسيقي هستيد؟
بختياري: خودم ساز خاصي نمينوازم، يك ساز دهني دارم كه زمان دلتنگي به سراغش ميروم اما شخصا به صداي فلوت و پيانو بسيار علاقهمندم.
در زندگي حوصلهات بيشتر از چه چيزي سر ميرود؟
بختياري: از حرفهاي بيهودهاي كه زده ميشود و هيچ نفعي به حالم ندارد.
اين روزها دلتان براي چه چيزي تنگ ميشود؟
بختياري: براي آن روزهايي كه مشهور نشده بودم و كنار خيابان منتظر تاكسي ميايستادم يا اينكه در خلوت خودم پيادهروي ميكردم... روزهاي خوب دانشگاه وقتي به آن روزها فكر ميكنم، واقعا دلم ميگيرد.
اولين حقوقي كه گرفتيد، چقدر بود؟
بختياري: 100 هزار تومان.
با آن چه كار كرديد؟
بختياري: عطر و لباس خريدم.
شنيديم خيلي زياد به آسايشگاه سالمندان ميرويد؟
بختياري: خيلي زياد... معمولا به اتفاق دوستانم به آنجا ميروم.
اهل مد هستيد؟
بختياري: اصولا چيزي را ميپوشم كه در آن راحت هستم و خيلي خودم را درگير مد نميكنم.
كدام مراسم ايراني را دوست داريد؟
بختياري: نذري دادن و آدابي كه مربوط به ازدواج ميشود.
اهل مسافرت هستيد؟
بختياري: خيلي زياد.
يك خاطره از سفرهاي خارجيتان تعريف كنيد؟
بختياري: چند وقت پيش به اتفاق دوستانمان به انگليس سفر كرده بوديم، شيطنت يكي از دوستانم گل كرده بود و وسط خيابان اداي پليس راهنمايي و رانندگي را درآورد كه ناگهان پليس آنجا متوجه شد و قصد داشت دوستم را بازداشت كند منتها ما آنقدر خواهش كرديم كه پليس منصرف شد.
و نوروز...
بختياري: هر سال شب قبل از نوروز، به خودم ميگويم كه سال جديد را طوري آغاز كنم كه اشتباهي در اين سال از خود بروز ندهم، با مردم خوب رفتار كنم، اگر در سال جاري اشتباهي كردم، در سال آينده آن اشتباه را مرتكب نشوم، و دوست دارم هر سال براي سال آيندهام برنامهريزي كنم و از زندگي لذت بيشتري ببرم.
علاقهای به بیزینس ندارد. به قول خودش هر كسی جلوی او از پول و حساب و كتاب حرف بزند احساس میكند او سرگرم صحبت به زبان اسپانیایی است.
عاشق خطاطی است و خیلی دلش میخواهد این هنر را به صورت حرفهای دنبال كند.
با توجه به مشغله كاری فراوان زیاد به كارهای خانهداری و آشپزی نمیرسد اما بسیار منظم و خوشسلیقه است. چلوكباب از غذاهای مورد علاقه اوست.
عاشق لهجه بختیاری پدرش است اما خودش به لهجه بختیاری صحبت نمیكند.
علاقه فراوانی به مسافرت دارد. آخرین مسافرتش به شهر مقدس مشهد بود و سرعین اردبیل به یادماندنیترین نقطهای بود كه به مسافرت رفته است.
علاقه فراوانی به مطالعه دارد و تا فرصتی به دست آورد به مطالعه میپردازد. او عاشق مطالعه كتابهای روانشناسی و رمان است. آخرین كتابی كه مطالعه كرده سلاخ خانه شماره 5 بود.
در دوران كودكی برخلاف بسیاری از بچهها كه خیلی شلوغ و شر هستند دختر آرام و دوستداشتنی بوده.
به موسیقی كلاسیك علاقه فراوانی دارد و از بین خوانندگان پاپ به صدای رضا صادقی، مرحوم ناصر عبداللهی و مازیار علاقه فراوانی دارد.
در صورتی كه وقت كند به سینما میرود. او سعی میكند همه فیلمهای روز را ببیند. آخرین فیلمی كه در سینما دیده «وقتی همه خواب بودن» است.
علاقه فراوانی به مهمانداری هواپیما دارد. او پذیرایی در اوج آسمان را عاشقانه دوستدارد.
از خواندن شعر لذت میبرد، اما اصلا نمیتواند شعر بگوید و یا شعر حفظ كند ولی بسیار روحیه رمانتیكی دارد.
آخرین كارهایش مستند ایرانگردی و كار 90 دقیقهای «یك روزی زنجیرش رو پاره میكنم» ساخته آقای عباسی است كه هنوز پخش نشده.
به بازی خانمها ثریا قاسمی، مریلا زارعی، گوهر خیراندیش، لیلا حاتمی، سحر ولدبیگی و شقایق دهقان علاقه فراوانی دارد.
تا به حال در اكثر كارهای مهران مدیری به ایفای نقش پرداخته و در اكثر نقشهایش موفق ظاهر شده است، به هیچ عنوان از بازی كسی ایراد نمیگیرد و اهل بدگویی نیست.
برای بازی چندین پیشنهاد دارد كه به خاطر بازی در مجموعه باغ مظفر به پیشنهادهایش جواب نه داده. او شرط بازی در كارهای روتین را متن و كارگردان و عوامل خوب عنوان میكن
نگاه...
برچسب : بازیگر ایرانی زن,بیوگرافی, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 1115