پست ویژه|نقد لی لی لی لی حوضک

ساخت وبلاگ

هیدن پسری با ادب

 متولد : تهران

قد : 175 سانتی متر

وزن : 65 کیلو گرم

رنگ مورد علاقه : نیلی

نوشیدنی مورد علاقه : قهوه

چیز هایی که دوست داره : پول . دختر .آهنگ. زمین.درختان. فضا . ورزش ( کنگ فو و آی کیدو )

 

نقد

نقد کامل لی لی حوضک مهراد zedbazi

به نام حق

 

با سلام خدمت تمامي همراهان و عزيزاني که ما رو همراهي کردن از بررسي هاي گذشته تا به امروز

باز هم افتخاري نصيبه ما شد که همراه شما باشيم و اطلاعات هر چند ناچيز و اندک خودمون رو از وقايع و بحث هاي مطرح شده پيرامون گروه زدبازي و حواشي به وجود اومده رو در اختيار شما عزيزان قرار بديم

قبل از هر چيزي جا داره يک نکته رو به طور خلاصه با شما در ميون بزارم

قبل از بررسي زاخار نامه نگراني هاي من کم نبود و اصلي ترين نگراني ي من اين بود که ما تو عصري زندگي ميکنيم که خيلي دل مشغولي و مشغله و کار...پيرامون تک تک ما زياد شده و ما در بهترين حالت مدت زمانی رو هر چند محدود به گوش دادن اثر هاي هنرمندان مورد علاقمون اختصاص ميديم...به شخصه خيلي مشکل ميديدم که بشه مخاطباني رو اون هم به اين تعداد پاي بررسي اين اثار نِشوند...ولي هدفي که پايش خواستن و تلاش باشه فاصلش به قدري کمه که نميشه در موردش بحث کرد

ديگه آمار بازديد و حمايت خود هنرمندان و صد البته شما عزيزان اين راه رو هموار کرد...در حدي که ميبينيم خيلي از جوون ها و حتي نوجوون ها هم رو به اين کار اوردن و با بررسي هاي خودشون هر کدوم شناسنامه اي جدا براي يک اثر ميسازن...اين حرکت شايسته تقدير هست و اثر خودش رو در آينده اي نه چندان دور به خوديه خود خواهد گذاشت...و اين جا فقط ميشه يک کلمه رو به زبون اورد...مرسي

 

سال 2012 و زدبازی:

جا داره اول هر چیز نگاهی کلی و کوتاه به سال 2012 زدبازی داشته باشیم ... سالی طلایی و پربار برای زدبازی و رپ فارس!

17 آهنگ در یکسال از زدبازی!!

"اجرای زنده کاوالی کلوب ، تهران ماله منه و آلبوم زاخارنامه، کنسرت کوالانپور مالزی، فری استایل حاشیه بازی و دیس بک دروغ تعطیل، آهنگ تکی جی جی برا اولین بار، فیت های ساعت وایسه ، فوق العاده و از مصرف به تولید، آهنگ شخصی سهراب ام جی یعنی اون یکیو میخواد و در آخر آهنگ لی لی حوضک!"

 

ما تصمیم گرفتیم که مثه دفعات قبل نموداری در بررسی قرار دهیم ، اینبار نتیجه نظرسنجی پیج رسمی زدبازی رو براتون نمودار کردیم... همون طور که میبینید آهنگ "لی لی حوضک" محبوب ترین آهنگ از هفت ترک منتشر شده بعد از آلبوم زاخارنامه می باشد.

 

Description: C:Documents and SettingsSilentDesktopdfgdBook1_filesimage001.png

 

مقدمه

(به دلايلي اسم برخي از اشخاص آورده نميشود)

همون طور که هميشه شنيديم " تجربه " کاربرد خاصي در زمينه هاي گوناگون داره و تجربه اي که ما از قديم از زدبازي داشتيم و داريم به ما درسي اشتباه داد!

هميشه به شخصه گفتم...اگه ميخواي تعجب نکني منتظر غير منتظره ها باش...

از سال 87 و شروع دوباره ي زدبازي ما شاهد تغييرات متعددي بوديم و يکي از اصلي ترين اين تغييرات پاسخ دادن گروه به ديس ترک ها بود...(نمونه = تلفات جنگ...اسفند 88)

قبل از باز تر کردن اين مسئله ميبايست کمي مثال زد

اصولا تک تک اتفاقاتي که تو عرصه ي رپ به نمايش درمياد به طور غير ارادي الگو برداري از رفتار هاي بزرگان بوده و هست...

ميشه به طور دقيق بيان کرد که سال 87 و 88 ديگه سال درگيري تو رپ فارس نبود

سال 87 پيرامون موزيکاي قوي و خوب در طرفي ديگر يه سري استعداد هاي تازه بود...سالي که زدبازي در اون يا سکوت کرد يا ترکي با موضوع گنگ نداد

و سال 88 هم که به طور اساسي به موضوع اعتراض به مسائل سياسي پرداخت و زدبازي هم به سبک هايي که قبلا يا امتحان نکرده بود و يا تکرار کرده بود و موفق بود پرداخت

ولي در 2 ماه اخر سال 88 کمي داستان رنگ و بويي تازه به خودش گرفت...با ديس ترکي که به گروه زدبازي داده شد و بعد از اون پاسخي که مهراد هيدن داد، اين مسئله واقعيت رو روشن کرد...

و اون هم اين هست که شرايط زدبازي هميشه روي سبک هاي اجرا شده توسط ديگران تاثير گذار بوده...

در انتهاي سال 88 ديس ترک هاي متعددي از افراد مختلف بيرون اومد، ميشه گفت که پاييز 89 و ترک مثل من و قبل از اون ترک تابستانه ي يکي از کساني که در اون سال بازگشته بود اين رويداد رو پايان داد

همين اتفاق به شکلي متفاوت اوايل امسال و بعد از ترک تهران مال منه به واقعيت تبديل شد و درگيري هاي متفاوتي رو به وجود آورد و حتي درگيري هايي که با زدبازي مربوط نميشد رو هم تشديد کرد...

بعد از انتشار آلبوم و مشاهده ي ترک هايي که به صورت تکي به اجرا در ميومد ديگه همه منتظر ترک تکي ي مهراد هيدن بودن که اسمش بوي کاري اجتماعي و يا حتي خاطرات کودکي رو ميداد...ولي اسم ترک تنها چيزي رو که بازي داد فکر ما بود...!

ميشه گفت کمتر کسي حدس ميزد که موضوع اين ترک اجتماعي نيست و حتي اگر اين حدس رو هم ميزد ديگه حضور سهراب ام جي رو نميشد حدس زد و اين جا ترفند ها به خودي ي خود از لحاظ جانبي تاثير گذار ميشن و بازار يک اهنگ رو داغ ميکنن و صد البته طرفداران رو هم بسي خوشحال!

و اين کار فقط نياز به سياست داره...اون هم سياستي که مخصوص زدبازي از گذشته بوده و هست...چيزي که متاسفانه خيليييي کمتر در ديگران ميشه پيدا کرد

اين سياست گفته شده ثابت نبوده و مدام دچار تغيير شده و عمل سورپرايز رو به وجود مياره...

سياستي که در گذشته سکوت بود به جوابي دندان شکن تبديل شده و به قول معروف رشته ها رو پنبه کرده...!

 

تعداد دانلود لی لی حوضک:

Zedbazi.net:3,700| RadioJavan.com: 241,739 | Bia2.com: +34,000 plays | Rapfa.com: 212,175 | Bia2Rap.com: 141,644 |

20Rap.com: 16,347 | Tehranmusic.com: 81,258 | rapsong.ir: 29,621 | Ahangfa.com: 23,386 | 98music.com: 98,116 |

Rap3da.com: 51,357 | Bargmusic.com: 64,379 | Fazmide.com 4,303 | behmusic.com 32,363 | wikiseda.com: 7,819

بر اساس این بررسی لی لی حوضک در دو هفته نخست، فقط در چند سایت بالا بیش از یک میلیون و چهل و دو هزار (1,042,000) دانلود داشته که این برا یک تک آهنگ فوق العاده هست. فکر کنم رکورد تعداد دانلود تک آهنگو زده!

 

لي لي حوضک

هنوز هم که هنوزه باوري درست به اسم ترک پيدا نشده...

ولي با کمي تفکر و مرور به اصل قصه ي لي لي حوضک ( همون لي لي لي لي حوضک) ميشه اين داستان رو اينجور برآورد کرد که جوجه اي مياد آب بخوره ولي آبو نميخوره که هيچ ميره ميفته تو اون حوضک قصه ها...حالا خوب اين يعني چي؟

به زبون زدبازي و با کمي تغيير تو داستان ميشه اين طور گفت که يعني يک شخصي به يک اميد دست به هر کاري ميزنه ولي دقيقا داستان واسش برعکس اتفاق ميفته و به جاي حل مشکل که اين جا تشبيه شده به تشنگي مشکلش رو 2 عدد ميکنه...!

ذهني که با اين فکر و طرز تفکر اين نام رو براي اين ترک انتخاب کرده لايق تقدير هستش...کلنگ خلاقيتو زده وسط زمين!

 

اين ترک از چند لحاظ خاص شده...

1.منهاي ترک چرا بدي؟...ميشه گفت که خيلي کمتر ديده شده که مهراد اینقدر راحت و خونسرد بدون مخفي کردن شخصيت متقابل حرفش رو بزنه...

2.آهنگ سازي...ديگه در حال حاضر ترک هايي که تو اين سبک اجرا ميشن چند حالت خاص رو فقط دنبال ميکنن...يا يک درام ساده دارن و ملودي هم توسط سازهايي مانند سنتور و ويلن و ... به صورت زنده اجرا ميشن...که يه جورايي مد 5 سال پيش بودن...يا يه درام باز هم معمولي و نت هاي پيانو اون هم با اجراي يکنواخت و لوپ...ولي ما در اين جا ميبينيم که نه موزيک سوار بر خواننده شده و نه بر عکس...و از اون مهم تر با بيتي مواجه هستيم که کمتر ديده شده...(توضيح بيشتر در ادامه...)

 

 

بررسي محتوا

ورس يک...مهراد هيدن

ورس 1 [ هیدن ]:

مثل یه مثال ساده مصراع کتاب شعر // باس اشاره شه زیر فشاره وا میشه هی

الفبا رو از بس از قصد برعکس خوندم "ب" به "الف" // چسبید آب شد اون که به لحجه ترکی میشه حَرِف

این که میبینی ایدئولوژی نیست هیدنولوژیه // که میگه تو رو چیه گیرت میاد؟ حالا برو جیم هی

مهم نیست این جمله اگه صحیح نیست سر رام سد شی // از رو زمین میکنمت بگو سلیمی بِم

تو چشه "مار"و دیدم ، دور چشم ما رو دیدن // اون نیشا رو بریدم گل اگه بود خارو چیدم

من قهرمانم، قهرمان هم حتی اگه قهره با من // دنیا انقدر میگم تا رو تنش حکــــــ شه دائما

کف پا رو زمین نه روی زانو / تو بخور از دوتا آلو / اون پایین خمیده زالو

همه کارامم همین جوریش فیلم سینماییه // آهنـگ خوندن من نمیدونم دیگه برا چیه؟

 

در ابتدا مهراد در حال آواز خوندن هستش که ميتونه نشون از بيخياليش باشه و بعد از اون ما با واج آرايي طرف هستيم که در مصراع اول با تکواژ هاي (مــــثـــــل يه مـــــثـــال ساده مـــــصـــــراع...(کلمات کشيده شده اصل داستانن!) ) مث و مص کار رو شروع کرده و از کسره هاي زيادي استفاده ميکنه

و در مصراع دوم هم دو تکواژ به صورت متوالي ولي برعکس مورد استفاده قرار ميگيرن (اش...ش...اش...ش) (اشــــاره شــــه...فـــــــشــــــار وا ميشــــــــه)

اين جا اگه الفبا رو از ب به الف بيايم ميشه با و طبق گفته ي مهراد که برعکسش کرده ميشه آب

در بيت سوم هم ميرسيم که ايدئولوژي...الوژي (ology) در دستور زبان انگلیسی پسوند علم ساز یا دانستنی ساز هستش و ما اين کلمه رو در قسمت هاي مختلف مثل پاتوبيولوژي...ميکروبيولوژي...اورولوژي ميبينيم

اصولا به بيان کردن چند نکته که خود در دل چند نکته ي ديگه هستن ( البته نکته هاي قابل اثبات ) که از باور هاي ما حاصل ميشن ميگن ايدئولوژي و اينجا مهراد شخصي سازي کرده و هيدنولوژي رو به وجود آورده و همون طور که گفتم به بیان نکته هاي مخفي اشاره ميکنه

و در اخر مصراع دوم از بيت سوم سوال اين هست که به تو چي ميماسه که ميري باشگاه؟! ( باطنن که چيزي نداري واسه نمايش ظاهرت رو خوشگل ميکني...؟!)

اين که اينجا تيکه به کي هستش رو ديگه نميشه انکار کرد...ولي شايد سوال ايجاد بشه که آخه چرا؟ مگه طرف کجاي داستانه؟

خوب بايد بگم که تو يه ترکي همچين چيزي گفته شد...(فکر نکن از اون پزاي تو داريم...نرفتيم بالا ما رو دزاي کوکايين و درجا نزديم زير چرتاي خماري...)

در بيت چهارم مهراد اشاره ميکنه که حتي اصلا ارزش نداره درست بودن يا نبودن اين جمله...چون از لحاظ دستوري جمله ي "تورو چيه گيرت مياد؟" اشتباه هستش و ديگه خودتون ميدونين درستش چيه...

و اين که اگه بخواي جلوم سبز شي از زمين ميکنمت...و اينجا عمل تشبيه صورت گرفته

چون در لغت گفته ميشه جلو راهم سبز شي...و ما رو زمين راه ميريم...و خب قهرمان ما بهداد سليمي هم که استاد بلند کردن سنگين ترين جسم ها هستش از روي زمين...مهراد تو ترک مثل من هم به چيزي شبيه به اين اشاره کرد...(رو مختم بهم بگو...)

که در کل منظورش اينه که من کارم رو ميکنم...تو هرچي دلت ميخواد منو صدا بزن

در ادامه با "چشم ما_رو ديدن" ايهامي درست ميشه که اشاره به مار در ابتدا و گروه زدبازي در انتها داره

"تو چشم مار رو دیدن" به مفهوم" آینده رو دیدن" هست

و اين که منظور مهراد از نيش ميتونه رک گويي و يه جورايي فحش دادن هاش در ابتداي فعاليتش باشه که ميگه اونا رو بريدم و الان ديگه بدتر شده و بدون فحش حرفاش رو ميزنه...و ميتونه يک تشبيه باشه...تشبيه زبون مهراد به نيش مار...و يا حتي اين که دور چشم مارو ديدن هم ميشه گفت يعني اين که چون ما اونوره آب هستيم هر کاري خواستين کردين و هر انگي که خواستين به ما زدين و خوب به اصطلاح از آب گل الود ماهي گرفتين...ولي خوب ديگه خبري نيست چون سهراب که اومده ايران! و باز هم ميشه اين جور برداشت کرد که منظور اين هست که هر چي ضعف و کاستي بود رو جبران کردم و حالا بي نقصم... و باز هم ميشه معني در آورد...! اين که اون نيشارو بريدم منظور میتونه اين باشه که دهنت رو بستم و نيشت رو کلا از جا کندم...(دقيق نميشه منظوره اين بيت رو در آورد...ما استدلالمون رو گفتيم...)

در بيت 6 هم اشاره به اين نکته هستش که من مکرر به خودم ميگم قهرمان که حتي اگه دنيا قهره با من اين رو بدونه و حک کنه رو تنش که باز من قهرمانم...

بيت 7 که میشه گفت برگرفته از شعر کودکانه " رفتم بچینم آلو، دستمو گزید زالو، خدا بکشه زالو تا من بچینم آلو...." هست هم يک مقايسه ي کوچيک ميشه و اون اين هست که ما رو پاهامون وايساديم ولي تو رو زانوهاتي...يعني همون زانو زدي ( اشاره به تسليم شدن و کم اوردن)

و خوب کسي که زانو بزنه جلو کسي که رو پاش ايستاده دهنش دقيقا مواجه ميشه با...!

و "تو بخور از دو تا آلو رو ميشه اين طور هم به عنوان معني ي دوم در نظر گرفت...يعني خا*ه مالي

چون يه زماني که X تازه عضو صامت شده بود ، همه همين صفت رو بهش نسبت ميدادن

و در انتها هم مهراد ميگه زندگيم مثل فيلم سينمايي هستش و اصلا از چند دقيقه ي بعدش خبر ندارم و کلا عجيبه همه چيم...فقط نميدونم اهنگ خوندنم واسه چيه...!

 

ورس 2...مهراد هيدن

ورس 2 [ هیدن ]:


انگار از یه گوشِت تو از اون یکی میزنه بیرون // صداتم میلرزه زاخار چشاتم یه نمه بی جون

پس نگو شیر به خودت وقتی کفتار ذاتی // رو پا خودتی چه فایده که کج وایسادی

صبحا پارس میکنی شبا مثل گربه میخوابی // همین قرصای آبی مختو خورده زیادی

بپا نکنم من قاطی با تو بزنم هی خالی شاتو //

جا لیوانی جانی واکو ساکی ماکی آریگاتو (jalivane johnny walk o saki maki arigato)

کافی شاپ تو ماچیات و بزن چون که کاریکاتور // میشه صورتت اگه تو پر نکنی خالیاتو

مانی پاکیاو (many pacquiao)، میای با کیا؟ و // جب جب (jab) چپ راست، تا ببوسی خاکیا رو

عشق اینی بگی شاه و پادشاهی // به ما میرسه میگی چرا پولدار و مایه داری؟

زاخار تهران دوست نداره این لوس بازیا رو // شاه رفت نگو نخوندی تو روزنامه ها رو

در ابتداي ورس دوم مهراد از يک جمله ي معروف ( همون يه گوش در يه گوش دروازه) استفاده ميکنه و اشاره به نشانه هاي خماري و نئشگي ي پي در پي که کم جون بودن چشم هستش ( و درمانش هم نفازولين هستش...آموزشي بود!) و لرزش صدا که ميتونه از ترس باشه اشاره ميکنه

در بيت دوم هم اشاره به اين ميکنه که به خودت شير نگو...( افتاديم به جون هم دو تا شير سر پا...) وقتي مثل کفتار ته مونده يا پس مونده ي (غذا...يا حالا هر چيزي که تو بحث بگنجه) رو ميخوري...و ادعات اينه که رو پاي خودت وايسادي و تنهايي کارات رو انجام ميدي...ولي چه سودي داره که هم کج وايستادي هم راهت رو غلط انتخاب کردي

در بيت سوم صبح ها پارس ميکني شب ها مثل گربه ميخوابي...اشاره به اين ميکنه که يک حالت خاص نداري و ( يه روز مهندسي يه روز ديگه بسيجي...نفهميديم مسلموني يا که مسيحي)

در مصراع دوم هم قرص هاي آبي ترامادول نيستش! ( از اون جايي که سهراب گفته بود ترا زدي...يه سري فکر ميکردن که منظور ترامادول هستش...ولي ترامادول اگه اشتباه نکنم رنگش سبز لجني هستش) و تنها قرص آبي رنگ ( آر.ا.سي.اچ.اي) که البته ميلي گرم هاي متفاوتي داره ديازپام هستش...و مهراد اشاره ميکنه که اين قرص ها مغرت رو جوييده...( اصولا رفع نسخي داره)

Description: C:Documents and SettingsSilentDesktopNew FolderNew Folder (2)New Folder (2)13561173731.jpg

Diazepam

این دارو جزو بنزودیازپینهای طولانی اثر است و متابولیتهای کبدی آن نیز فعال هستند. از دیازپام برای درمان انقباض عضلانی و تشنج (تب و تشنج در کودکان یا حمله صرع) نیز استفاده می‌شود. دیازپام برای تسکین اضطراب، اختلالات خواب، و اختلالات هراس تجویز می‌شود. این دارو همچنین به‌عنوان ضد تشنج و شل‌کننده ماهیچه اسکلتی استفاده می‌شود.

در بيت بعدي کمي داستان پيچيده ميشه و اسامي يه سري مشروب و نوشيدني و يک نوع خوراکي...( ماکي) اورده ميشه که به طور خلاصه توضيح ميدم براتون

ساکي...جاني واکر...اينا مشروبن...جاني واکر در ليبل هاي مختلف ( طلايي...قرمز...) توليد ميشه و سابقش به بيش از 192 سال برميگرده و به مرد شنل قرمز هم معروف هستش مدل قرمزش...

آريگاتو مشروب نيست و کلا اصلا خوردني نيست و به ماکي ربط داره که غذاي چشم بادومي هاست...گفته شده که يک کلمه هستش به معنی متشکرم

خالي شات زدن يعني همون سک خوردن خودمون...باز تر کنم...يعني مشروب خالص...بدون مزه

ماچياتو هم همون تيريپ کارگري خودمون ميشه و يعني تو کافي شاپ بيا سرويس بده ( من فکر ميکردم ماچياتو يه نوع نوشيدني مثل قهوس...!)

اصولا به کسي که دروغ ميگه ميگن خالي ميبنده و پر نکني خالياتو هم ميشه گفت که يعني دروغ هاتو اگه پس نگيري کلا ترکيب و چيدمان صورتت رو يه تغييري توش ميدم البته یه سری میگن که منظور تیکه به "اینجا خالیا زود پر میشه" هست و من بخاطر اینکه ناگفته نَمونه گفتم و بنظرم منظور مهراد، خالی بندی و دروغ تعطیل میتونه باشه

در بيت بعدي هم ماني پاکياو يک بوکسور هستش...و جب جب...چپ راست هم...

manny pacquiao

مانی پاکیاو بوکسر حرفه ای و سیاستمدار فلپینی است.

در ورزش بوکس ما چند نوع ضربه ي مشت داريم

پانچ...آپر...هوک... و در آخر جب

ضربه ي جب يکي از ساده ترين و آروم ترين و البته پر کاربرد ترين ضربه در ورزش بکس هستش

و ميگم آروم ترين چون در ضربه ي جب...کپل ( ميان تنه ) تکون نميخوره و قدرت مشت رو بيشتر نميکنه

و مهراد منظورش اينه که تو با کيا! ( همون چه کساني ) مياي...در هر صورت با چند تا ضربه ي جب از سمت راست و چپ پوزت رو به خاک ميمالم...

و در آخر... يه سري از طرفدار هاي X که به او رضا شاه ميگن...و ما ترکي به نام شاه تهران رو هم ديديم که از طرف X اومد بيرون... و مهراد اشاره به روزنامه ي کيهان و تيتر معروف شاه رفت ميکنه و ميگه روزنامه هارو مگه نخوندي...؟! و قضيه ي پولداري رو هم من تو سخنان بي پرده خودم باز کرده بودم...

 

ورس 3...سهراب ام جي

ورس 3 [ ام جی ]:

کی اومده ها؟ « ام جی »

اووو اومد "سطلان دود" // همونطوی که قول داده بود

دورم افتاده تور // ولی آزاد شده من دوباره زود

PHD تو THC // اینقدر باس بکشی که بی حس شی

فشارت بره سریع پایین تر // بزن آب قند ولی بازم چشا قرمزه

منو هیچی هیچکی اینجا آدم نکرد // از تو بدترم پس اصلا" با من نگرد

این طرفا یه سری قربونی میشن // که حلقومی میدن هر روز قربونم میرن

یه سریم شر بپا میکنن // ولی من مثل تنور داغم

زبون بازم مغزو میزنم // بعدم کله پا میکنم و ردپا نی دورم

چیه ترشیدی نه په // واسه همین تو آهنگات فحش میدی فقط

کُله جای شهر میریزن گل به پای من // کردیم گنده ها رو خم بعد همه قله ها رو فتح

چون من فرمانده میزنم تو سر تو هی // منو میبینی نوکـــــ انگشتام رو سرت باشه

اگه جواب پس بدی... چی؟ // باید کلاغ پر بری

کي اومده...؟ها...؟

اين دفعه سهراب کامل خودش رو معرفي ميکنه...(مستر = پادشاه...سلطان) (جوينت = دود)

بيت دوم رو ميشه ازش گذشت ولي ميرسيم به بيت سوم

تي اچ سي مخفف شده مانند نيک نيم سهراب ام جي هست و به نوعي ماده ي اصلي و بيس برگ گرس يا همون شاه ماده ي گياه هستش...ماري جوانا...بنگ...گرس...اينا همه از اين ماده تشکيل ميشن و سهراب با اشاره به فرمول شيميایي اين ماده واقعا اثبات ميکنه که سلطان دود هستش

( تي مخفف تترا...اچ مخفف هيدرو...و سي مخفف کانابيس...که کانابيس در اين فومول ماده ي اصلي هست و از ترکيب مواد قابل تبديل و در ترکيب با 2 هيدروژن به نام تي اچ سي ميرسد)

و پي اچ دي هم در باشگاه ها به نوعي مانند تستسترون عمل کرده و باعث ورم عضلاني ميشه

قرمزي چشم از پايين بودن فشار نيست و بر عکس از بالا بودن فشار هستش و علت بالا رفتن فشار هم کشيدن همين ماده هستش و بي حسي بعد از عمل هم که يه چيز عاديه!

در بيت پنجم...( يکم داستان رو نوستالژيک کنيم...5 سال گذشتو من 20 سالم شده...ولي اينجا منو کسي نيست ادم کنه...) سهراب بعد از تقريبا 7 سال باز هم تکرار ميکنه حرفش رو و اشاره ميکنه که خيلي شرايطش بدتره...

و اشاره به کساني ميکنه که قربوني ميشن که تا يه کله بخورن .. و در ادامه باز هم قربون سهراب ميرن...( اينجا قربوني در ابتدا معني ي از بين رفتن...و در ادامه معني قربون صدقه رفتن رو ميده)

و اينجا يکي از فرق هاي خودش با ديگران رو ميگه و ميگه يه سري فقط شر بلدن به پا کنن...ولي من زبون بازي ميکنم و مخ ميزنم و طرف رو کله پا ( همون کله گرفتن!) ميکنم و تازشم اصلا ردي از خودم به جا نميزارم

در ادامه هم صفت ترشيده ( همون ناکارآمد ) رو به X ميده و اين رو علت فحش دادنش ميدونه

کسي که دليل خوب براي ديس نداره...فقط فحش ميده ديگه...چون اولين چيزي که به ذهنش ميرسه همينه

و از محبوبيتش بين مردم در کله شهر ميگه...و از افتخاراتش با گروه در گذشته ميگه ( گنده ها رو خم...ميتونه هم کمر خم کردن باشه...هم خم کردن و همون کله گر نگاه...

ما را در سایت نگاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 1620 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1391 ساعت: 23:18

نظر سنجی

چه طوره

خبرنامه